Searching 2018: داستانیه که روایتش از طریق لپ تاپ و گوشی و دوربین مدار بسته است. شاید داستان معماییش خیلی قوی نباشه که البته ضعیف هم نیست اما به خاطر نحوه روایتش خیلی جالب، متفاوت و خلاقانه است. علاوه بر اون اینو هم در نظر بگیرید که نخستین تجربه کارگردانی آنیش چگانتیه که متولد ۱۹۹۱ هست. داستان راجع به دختریه که ناپدید میشه و پدرش با گوشی و لپ تاپ و حسابای کاربری دخترش دنبالش میگرده! اگه دیدینش نقد زومجی رو بخونید راجع بهش.
The Shawshank Redemption 1994: بالاخره دیدمش. یک اقتباس خیلی خوب از یکی دیگه از آثار فوق العاده استیون کینگ. بازیگراش خیلی خوب بودن مخصوصا اندی و رد و به جز دو تا سکانس ابتدای فیلم که لزومینداشت باشن، همه چی خوب بود.
«یادت باشه رد... امید چیز خوبیه... شاید بهتر از هر چیز دیگه ای... و چیزای خوب هم هیچ وقت نمیمیرن».
رفتم پست معرفی کتابش رو خوندم و باید بگم چقدر قشنگ اسپویل میکردم :دی
یه چیزی بگم! استیون کینگ خیلی نویسندهی خلاقیه حتی توی داستان کوتاهاش. یهو ورق رو برمیگردونه :)
وقتی اسم رهایی از شاوشنک، درخشش و مسیر سبز میاد به جای فیلماشون یاد استیون کینگ بیفتین ؛)
Léon: The Professional 1994: اینو دیگه همه دیدن؛ همه... یادمه یه روزی تو یه وبی کامنت گذاشتم که من از ژان رنو خوشم نمیاد ولی میخوام این فیلمو ببینم گفت تو این فیلم (با این فیلم) ازش خوشت میاد. راست میگفت جدا که چقدر ژان رنو شگفت انگیز بود و چقدر دوست داشتنی. با این که پایانش از اون پایانهای مورد علاقم نبود ولی کل فیلم رو دوست داشتم. چقدر خوب بود لعنتی! ولی من هنوزم با شخصیت اون پلیسه کنار نیومدم :// زامبی آدم نما :/